یعنی یلدای 91 میاد ...

خیلی زود داره شروع میشه ... (شکست یا ...) نمی دانم

یعنی یلدای 91 میاد ...

خیلی زود داره شروع میشه ... (شکست یا ...) نمی دانم

یه بارون زیبا... بارون دلتنگی ... کاش بباری و خیس خیس باشم از ..

سلام قل ...

امروز سه شنبه

امروز بارونی بود و من سراپا خیس

پشت ماشین...

خیس خیس

دلم داغونه

هیچ وقت نمی دونی

48 ساعت بازداشتی خوردم و کلی حرف از فرمانده شنیدم

خسته ام

خسته ی خسته

یلدای 91 نزدیکه

می دونستی؟

می دونم بی خیالی گلم

شاید نیاد

شاید یلدای 91 نیاد

من ...

خسته ام

فقط خسته ام

دوست داشتم الان که هوا خوبه برم بیرون و عکس برداری کنم

امروز از توی حیاط خونه با دوربینم یه عکس گرفتم

برات می ذارمش

تو دلمو شکوندی

برای چه؟؟؟؟


دلم گرفته

بیشتر از هر گرفتنی


سلام من به تو ...


سلام

بازم هادی و بازم یه آشفته حال

قلم می دونی چند وقته صداتو نشنیدم؟

می دونی چند وقته سراغی ازم نمی گیری؟

نمی خوای بفهمی چه حالم

هادی داره پیر میشه

ریشهام دیگه دارن سفید میشن

حال خوبی ندارم

نمی دونی نمی دونی بازم نمی دونی که دوریت چه ضربه ای بهم می زنی

اگه بی لیاقتم حقمه

اگه خنگم حقمه

اگه روانیم حقمه

قل من فرشته ای به خدا

من روانی ام

کی یه دیوانه رو   ...

می تونه دوست داشته باشه

دیوونه ها عاشق میشن

دیوونه ها رو کسی دوست نداره

دیوونه ها فقط توی رویا خوشن

نمی خوان عشقشون ناراحت شه

بازم گریم گرفته ...

بازم دلم تنگه


همه به جرم مستی

سر دار ملامت

می میریم و می خونیم

سر ساغی سلامت

...


سلام بر حسین

سلام عزیزم

فردا دهه محرم شروع میشه

حس عجیبی دارم

خدایا هر آنچه باشد شود همان را ...

قل دومم حس و حالم عجیبه

بسیار عجیب


امان از دل زینب

امان از دل زینب



ادامه مطلب ...

سلام

بازم سلام و هزار بار سلام

گیج خوابم

خیلی خوابم میاد

خیلی چیزا بود که می خواستم بگم

اما بازم خواب نمی ذاره


امروز دوربین عکاسی خریدم 50000 تومن

کنن آ 4000

خوب چی میشه گفت

قل من

قل اولم

دلم برات تنگ شده

کی می خوای حسش کنی

امروز حس می کنم بی ریخت ترین آدم روی کره ی زمینم

باورت میشه؟

...


نگهبانی دیروز...


سلام شاهزاده ی من

خوبی؟

امروز بازم آفم

از دیروز واست می خوام بگم

دیشب توی آسایشگاه دراز کشیده بودم و با هندزفری آهنگ گوش می کردم

یه دف دیدم سرکار اومد بالا سرم

گفت این چیه؟

گذاشتمش زیر بالش

گفت درش بیار

پریدم و چند تا تخت اونور تر رفتم

گفت بیا پایین

منتظر فرصت بودم مموری رو از گوشی در بیارم

چون کلی عکس از بچه ها توش بود

و مطمئنا با دیدن اونا تا ...

مموری رو در آوردم جوری که نفهمید

گوشی رو تحویلش دادم

امروز صبح گوشی مو تحویل داد

بازم دمش گرم

گفت بار آخرت باشه

باور می کنی حس نوشتن نداشتم

دلم واست تنگ شده


خیلی زیاد

تصمیم دارم برم یه دوربین بگیرم

500 هزار تومن دارم

برم ببینم چه مدل دوربینی پیدا می کنم

فعلا که از نت دارم در مورد دوربین و خصوصیاتش اطلاعات کسب می کنم

فعلا مارک کنن رو مد نظر دارم

...

خب عزیزم

عاشقتم

با اینکه دوری خیلی دوری ازم...

اما همیشه حست می کنم

مث همون روزا و شبا

که دلتنگم بودی